شفافیت، انسجام و پایداری 3 عامل موثر بر رشد مراکز ماساژ است که در ذیل این مقاله به صورت کاملا عملیاتی به تبیین آن می پردازیم. شما به تک تک این موارد با دقت توجه کنید
موضوع شفافیت در سازمان های کوچک و بزرگ بستگی به متغیر هایی که در یک سازمان وجود دارد زیر تعریف های متعددی پیدا می کند. چون ما می خواهیم شفافیت در مراکز ماساژ را مورد توجه قرار دهیم و با توجه به اینکه ساختار های یک مرکز ماساژ چندان بزرگ نیست به تعداد محدودی متغیر می پردازیم.
به تجربه بر من ثابت شده است که همه ی پرسنل مجموعه ی ماساژ شما با اخلاق و منش و نوع نگاه سازمانی رهبر مجموعه کاملا آشنا باشند و بدانند که رهبر مجموعه از آنها چه می خواهد.
زمانی که یک رهبر با نفوذ و یک رهبر قوی در راس یک مجموعه ی سازمان یافته صحبت می کند همه ی کارکنان آن مجموعه به دقت به حرف های او گوش می دهند ( البته فقط در اولین سخنرانی او) و این اولین سخنرانی که به تبیین نوع اندیشه ی او می پردازد برای کارکنان مانند مسیری نمایان می شود که آنها می توانند تصمیم بگیرند که آیا می خواهند با او هم مسیر بشوند یا نه؟
بر این اساس اولین حرف هایی که یک رهبر در مجموعه ی خودش می زند بسیار مهم است. بسیاری از مدیران و رهبران فکر می کنند که کارکنانشان از بهره ی هوشی پایین تری برخوردارند که اکنون رهبر یک مجموعه نیستند ولی اصلا اینطور نیست بلکه بسیاری از آنها نقشه هایی بسیار بزرگ در سر دارند و کاملا سنجیده عمل می کنند.
لذا بسیار مهم است که مدیر یا رهبر مجموعه در روز های اول رهبری سازمانش چه رفتاری می کند و چه بر زبان جاری می سازد.
به نظر من همه ی پرسنل یک مرکز ماساژ که معمولا به صورت پیمانکاری با مجموعه ی ماساژ به همکاری می پردازند باید از روند درآمدی مجموعه و میزان درامدشان با امکان مقایسه با سایر قرارداد های بسته شده مطلع باشند .
برای سرمایه ی انسانی، میزان کسب در آمدی شخصی اش در وهله ی دوم اهمیت قرار دارد برای او این که رهبر و مدیر مجموعه چقدر کسب در آمد می کند مهم تر است. شاید باور نکنید زمانی که کارکنان مجموعه های خدماتی احساس کنند با کار کردنشان سود هنگفتی به جیب صاحب کار وارد می شود هر چند خودشان هم در آمد خوبی داشته باشند، حاضرند تیشه به ریشه ی خودشان بزنند تا صاحب کار از انتفاع کمتری بر خوردار شود. ولی شفاف سازی در موضوعات در آمدی همه ی مدیران و کار کنان باعث نفوذ پذیری کلام رهبر مجموعه شده و کارکنان را مجاب می کند که از او پیروی کنند.
لذا شما رهبران گرامی نترسید با شفافیت رفتار کنید و اجازه بدهید که کارکنان شما با چالش های شما آشنا شوند و شما نیز آنها را در این زمینه درگیر کنید . گاهی اوقات می توانید رهبران و مدیران جایگزین بهتری نسبت به خودتان در مجموعه ی خودتان پیدا کنید و بساط توسعه را پهن نمایید.
من در طول این سه سالی که از تاسیس مرکز ماساژ ماهور گذشته است متوجه شدم رفتار نا متعارف که گاهی از روی دلهره و ترس از رهبر سازمان بروز می کند باعث تُرکتازی عده ای در سازمان می شود که بساط توسعه در آینده را به خطر می اندازد.
از اینکه متخصصین کهنه کار خاطی و یاغی را از مجموعه تان اخراج کنید نترسید و به راحتی مثل آب خوردن آنها را اخراج کنید.
بعضی از پرسنل شما به مرحله ای رسیده اند که احساس می کنند که خودشان می توانند رهبری کنند و سازمانی بهتر از شما را راه بیندازند . آن افراد مانند اسب های چموشی هستند که باید رام شوند. اگر نتوانستید آنها را رام کنید و در مجموعه به خدمت بگیرید از آنها صرف نظر کنید و اخراجشان کنید.
معمولا رهبران غیر متخصص در این نوع سازمان ها که می ترسند نیروی تازه جذب کنند و آنها را آموزش دهند و بالندگی ایجاد کنند خودشان لایق رهبری یک سازمان نیستند و آنگاه باید در روند رشد و توسعه ی آن مجموعه تجدید نظر نمود.
موضوع انسجام هم به عنوان یکی از پایه های اصلی رشد در مراکز ماساژ شناخته می شود که در ذیل مقاله به آن می پردازیم.
برای سرمایه ی انسانی خود وقت بگذارید و با او هم کلام بشوید. به هر حال هر کسی که ادعای رهبری یک مجموعه ی سازمان یافته را دارد باید به سر فصل های مدیریت منابع انسانی و سرمایه یانسانی بر اساس اصول روانشناسی کار مسلط باشد.
این تسلط داشتن کمک می کند که نیروی کار بتواند برای ساعاتی با او به صحبت کردن بپردازد و مشکلاتش را به راحتی مطرح کند. شنونده بودن به عنوان پنجاه درصد راه حل همیشه برای پرسنل افاقه می کند و مشکلات روحی و روانی او را به شکلی فزاینده کاهش می دهد. در این مواقع نباید در برابر او گارد گرفت و با نگاهی از بالا به پایین با او برخورد نمود.
این نوع نگرش رهبران انسجام سازمان یافته را تبیین مس می کند
اتخاذ تصمیم درست در سر بزنگاه ها به شما کمک می کند که سازمانتان از درون به هم نریزد. بهترین تصمیم را بگیرید همیشه بهترین گزینه تشویق دسته جمعی است و تنبیه انفرادی ولی گاهی باید برعکس این کار را انجام دهید اگر قدرت رودر رویی با کارکنانتان را دارید
اگر مهارتی که به سرمایه ی انسانی خود یاد می دهید دارای ارزشی باشد که مشتریان شما را به وجد بیاورد شما کار درست را انجام داده اید. زمانی که به مرحله ای رسیدید که چیزی برای افزایش مهارت سرمایه ی انسانی نداشتید یا دانش خودتان را ارتقا دهید و یا از منابع آموزشی تازه و برونسپاری موضوع آموزش را مد نظر قرار دهید.
آموزش حین خدمت مزیت رقابتی شما در ذهن سرمایه ی انسانی شما است . یاد گرفتن مهارت های تازه در زمینه ی شغلی باعث ایجاد اقتدار و عزتمندی بیشتر در سرمایه ی انسانی می شود. البته باید مراقب باشید همزمان آنها را به سمت و سویی سوق دهید که بفهمند همه ی مراتب رشد به صورت تکاملی و پله پله رخ می دهد.
اگر پرسنل شما این مساله را درک نکنند ممکن است در وادی آنچه که یاد گرفته اند غرق شوند و موضوع انسجام سازمان شما را به هم بریزد.
شما می توانید فقط با آموزش های مهارت فنی به پرسنلتان از آنها کارگرانی ماهر بسازید ولی با آموزش هدفمند عزتمندی انسان به آنها از آنها پادشاهانی خواهید ساخت که به همه ی انسان ها حس بخشندگی خواهند داشت.
برای آموزش موضوعات مربوط به عزت نفس و عزتمندی باید خودتان عزتمند باشید. ملاک اینکه شما عزت مند هستید یا نه به دغدغه های فکریتان نگا کنید اگر در بیشتر ساعات روز احساس رضایت از شرایط امروزتان را دارید شما به عنوان یک انسان عزتمند می توانید به خودتان ببایلد . و هر چه که به شما کمک می کند که عزتمندانه رفتار کنید را می توانید آموزش دهید.
شما هر تصمیمی که روز اول می گیرید خیلی مهم است . بر همان راستا پیش بروید و اگر خواستید نظر و تصمیم اولیه ی تان را تغییر دهید باید حتما به صورت شفاف به صورت متمم بر تصمیم قبلی همه ی همکاران و سرمایه ی انسانی زیر دستتان را مطلع سازید. این روش به پایداری تصمیمات رهبر یک سازمان شکل می دهد و کمک می کند که پرسنل مجموعه رهبر و یا مدیر مجموعه را سست عنصر مپندارند.
عنصر دوم مهارت فردی رهبر است. سعی کنید توانمندی و مهارت شما از پرسنلتان بیشتر باشد و همیشه این مهارت مانند یک چراغ روشن برای همه ی همکاران نمایش داده شود.
از فریاد و داد و بیداد در مجموعهی خودتان پر هیز کنید . بعد از مدتی این فریاد ها بی ارزش می شوند.صدای آرام همیشه شنیده می شود ولی فریاد ها فراموش می شوند.
